shabakema shabakema .

shabakema

آيا باران كوثري ازدواج كرده و متاهل است؟عكس همسرش

باران كوثري اكنون ۳۰سال دارد و مي توان گفت تقريبا از كودكي بازيگري را شروع كرده . اولين بازي او در فيلم « بهترين باباي دنيا » در سال ۷۰بود كه كارگرداني اين مجموعه را داريوش فرهنگ بر عهده داشت . پدر او جهانگير كوثري « تهيه كننده و كارشناس در زمينه ي فوتبال » مي باشد و مادرش « رخشان بني اعتماد » كارگردان خوب كشورمان است . سال ۸۵را مي توان يكي از رويايي ترين سالها براي باران كوثري دانست زيرا در اين سال با بازي در فيلم صاحبدلان كه در ماه رمضان پخش شد ، به شهرت رسيد و بخاطر بازي در فيلم هاي روز سوم و خون بازي توانست در بهمن ماه در بيست و پنجمين جشنواره ي فيلم فجر جايزه ي سيمرغ بلورين را نصيب خود كند . اما از سال ۹۰تا ۹۲به عبارتي دوران افول او به حساب مي آمد زيرا در اين دو سال كاملا ممنوع التصوير شده بود و دوران سختي را گذراند . او چگونگي ممنوع التصوير شدنش را در فيلم مستانه به نمايش گذاشت و كاملا ديالوگ هايي كه سحر دولتشاهي به مامور واحد حراست سينما و تلوزيون مي گفت ، تماما حرف هاي واقعي باران كوثري با مامور واحد حراست سينما و تلوزيون بود اما علت ممنوع التصويري او معلوم نشد . باران كوثري با بازي در فيلم « عصباني نيستم » به ماجراي ممنوع التصويري اش خاتمه داد اما هنوز اين فيلم بنا به دلايلي پخش نشده .
ve8_32502_1.jpg
اما ماجراي ازدواج او كه هنوز توسط خودش نه رد و نه تاييد شده به طور مرموزانه سر جاي خود باقي مانده است ولي فقط چند قطعه عكس از او و مردي منتشر شده كه همه حدس مي زنند باران كوثري بدون هيچ سر و صدايي ازدواج كرده . آخرين مصاحبه باران كوثري باران كوثري ازدوران ممنوعيت كاري و از كليپ جنجالي‌اش مي گويدگفت‌و گو: كيوان كثيريان -هيوا يوسفي سيامك رحماني – مهدي امير پور خودش مي‌گويد نه. مي‌گويد هيچ تغييري نكرده‌ام.‌‌ همان باران چند سال پيش هستم. مي‌گويد سنش بيشتر و باتجربه‌تر شده‌ اما محافظه‌كاري را نمي‌پذيرد. اينكه سادگي و راحتي گذشته را ندارد، تكذيب مي‌كند. شايد حق با او باشد. شايد قضاوت‌كردن از دور باعث شود در مورد بعضي‌ها چنين تصوراتي به وجود بيايد. باران كوثري از زماني كه پا به سينما گذاشته يكي از دختران شيرين پرده نقره‌اي بوده. در سينما و تلويزيون توانايي‌هايش را نشان داده و از زير سايه رخشان بني‌اعتماد و جهانگير كوثري، پدر و مادر به‌نامش بيرون آمده. اما او را در سال‌هاي آخر دولت محمود احمدي‌نژاد و در دوران فترت سينما، بيش از نقش‌آفريني‌هايش، به عنوان يك چهره اجتماعي و معترض به ياد مي‌آ‌ورديم. با دستبندي كه بعضا از زير آستين‌اش بيرون مي‌زد تا بر تعهد و همراهي او با مردم بگويد. باران كوثري حالا به ما مي‌گويد از آنچه كرده پشيمان نيست. مي‌گويد به آنچه گفته باور داشته و هزينه‌هايي كه داده به خاطر اعتقاداتش بوده. هرچند غيرقابل‌درك و غيرمنصفانه. تعطيلات كه تمام شد و رسانه‌ها دوباره استارت زدند، چند نفري بودند كه نامشان مثل بمب منفجر و تيتر رسانه‌ها شد؛ يكي از آنها بازيگر آشناي سينما بود: باران كوثري. كليپي كه باران كوثري روي ترانه «چرا رفتي» همايون گذاشته بود و واكنش چهره‌هايي كه در اين كليپ حضور داشتند با شنيدن ترانه، حتي تا تيتر روزنامه‌ها هم بالا آمد. باران كوثري توضيح مي‌دهد كه اين تصاوير به قصد كليپ ساخته نشده و براي رونمايي از آلبوم بوده و فلان و بهمان. شايد توضيحات او چيزي را تغيير ندهد.
mjpt_bazigaran_518.jpg
اما اينكه چه چيزي اين جامعه تب‌زده را مي‌شوراند و اينكه وقتي هدف آنها قرار بگيري چه بر تو مي‌گذرد، سوالاتي بود كه به دنبال جوابش بوديم. باران كوثري مي‌گويد هر كاري دلم بخواهد مي‌كنم. مي‌گويد اهل مراعات نيستم. او در اين مصاحبه به ما مي‌گويد صفحه‌اي در اينستاگرام ندارد و آنچه را در اعتراض به كليپ‌اش نوشته‌اند چندان نديده است. راستش دوباره مي‌رويم به صفحه اينستاگرامي كه به نام اوست نگاهي مي‌اندازيم و فكر مي‌كنيم اين همه عكس شخصي را كسي جز او نمي‌توانسته آپلود كند. پاسخ‌هايش را در اين مصاحبه مرور مي‌كنيم و فكر مي‌كنيم گوينده‌اش از حجم حملات بي‌خبر نيست. او بابت مصاحبه‌اش نگران است و از بازتاب و حاشيه‌هاي احتمالي آن هم. اما وقتي مقابل دوربين قرا مي‌گيرد دوباره‌‌ همان باران بي‌پروا و سركشي است كه در سال‌هاي گذشته از او مي‌شناختيم. ما، همه ما در اين سال‌ها محتاط‌تر و دلواپس‌تر نشده‌ايم؟ شما از چه زماني در تلويزيون ممنوع‌التصوير بوديد؟ اگر اشتباه نكنم قبل از سال ۸۸با برزو ارجمند به يك برنامه زنده رفتيم كه همديگررا به اسم كوچك صدا كرديم، بعد از برنامه گفتند براي چي؟ آخر برزو دوست صميمي من است، خنده‌دار نيست با نام فاميلي صدايش كنم؟ بعد از آن برنامه هم گفتند ديگر اجازه نداري برنامه زنده بروي تا كلاه قرمزي پيش آمد و مشكلي نبود.
pzk_kampek_net_baran_غير مجاز مي باشدari_8435.jpg
سال بعد اجازه حضور در كلاه قرمزي را هم ندادند. بعدش يك كار مناسبي پيشنهاد شد كه گفتم اجازه كار ندارم، گفتند نه شما بياييد درست مي‌شود. در واقع مي‌گفتند بايد كاري كه دوست نداري را انجام بدهي تا اجازه بدهيم به علاقه خودت هم برسي. تا امسال كه گويا مشكل حل شده. شايعه شده بود آخرش با خانم بني‌اعتماد به يكي از اين جاهايي كه بايد مي‌رفتيد رفتيد و مشكل حل شد. درست است؟ من از اول تا آخرش به خيلي از جاهايي كه بايد، رفتم. اما هيچ كدام مشكل را حل نكرد تا نزديك انتخابات اخير مرا بردند به يكي از همان‌جاها و گفتند مشكل شما حل شد و براي كاري هم دعوتتان مي‌كنند، با خيال آسوده برويد كار كنيد. گفتم چه جالب. دقيقا هماهنگ بازمان انتخابات! نه ديگر ميگذارم اين دو هفته هم تمام شود، كه اصرار كردند چه كاريه، برويد سر كار. البته پيشنهاد‌هاي خوبي هم نداشتم و نرفتم. اگر مي‌دانستيد ممنوع‌الكاريد چرا براي فيلم «خسته نباشيد» رفتيد؟ گفته بودند در تئاتر ممنوع‌الكاري. من نمي‌دانستم در سينما هم محرومم. از آقاي تاجيك هم پرسيدم، گفتند سينما به ما مربوط نيست. حتي يكي از آقايان حراست ارشاد در مصاحبه‌اي كه داشتند گفتند تا وقتي چيزي به خانم كوثري ابلاغ نشده محروميتي ندارند. سر فيلم «خسته نباشيد» يادم هست داشتيم شام مي‌خورديم كه در كرمان نماينده وزارت ارشاد به همراه نيروي انتظامي آمدند سر صحنه و دوربين‌ها را گرفتند. اول گفتند مشكل من هستم. بعد گفتند مشكل از ايشان نيست و پروانه ساخت فيلم ايراد گرفتند. البته احتمال داشت اگر تهران بوديد چنين اتفاقي نمي‌افتاد. با ارشاد تهران هم صحبت كرديم. اصلاً فيلمبرداري چند روز تعطيل شد و گروه به تهران آمد. گفتند من نبايد در فيلم باشم و اسم افشين بايد از تيتراژ در بيايد. محسن قرايي گفته بود تمام صحنه هاي باران را گرفته ايم و پول نداريم دوباره با بازيگر ديگر تكرار كنيم آنها هم گفتند ما هم اصرار نداريم شما فيلم بسازيد! (به شوخي مي‌گويد) در واقع لطف كردند اجازه دادند فيلم راتمام كنند. شما در اين دو سال بيشتر تبديل به يك چهره اجتماعي سياسي شده‌ايد و هر جا اسمتان برده مي‌شد منتظر اتفاقات اين‌چنيني بوديم. اتفاقا اصلا چنين چيزي را دوست ندارم و به نظرم يكي از ويژگي‌هاي قابل‌ستايش مادرم اين است كه همان‌قدر كه در زمينه اجتماعي فعاليت مي‌كند به همان اندازه هم فيلم خوب مي‌سازد. من هم هيچ وقت قصد نداشتم تبديل به چهره سياسي شوم. من كارم را دوست دارم و ترجيح مي دهم به عنوان بازيگر شناخته شوم اما مساله اينجاست كه من در تربيتم ياد نگرفته‌ام در اين شرايط بحراني سكوت كنم و موضعي نداشته باشم. اتفاقاً من بازيگر مسئوليتي در مقابل مردم دارم و در آن شرايط نمي‌توانستم خودم را جدا كنم. اتفاقا ما هم عقيده داريم از اين نظرخيلي به خانم بني‌اعتماد شبيه هستيد.
p6em_www_campec_ir_baran_غير مجاز مي باشدari_88.jpg
خيلي خوشحالم كه شبيه پدر و مادرم به نظر بيايم. من خيلي پدر و مادرم را قبول دارم و هيچ‌وقت تلاش نكرده‌ام از زير سايه‌شان بيرون بيايم. خانم كوثري شما نسبت به قبل محافظه‌كار‌تر شده‌ايد؟ واقعاً اينطور به نظر مي آيد؟! چه به لحاظ اجتماعي و چه شخصيتي هيچ‌وقت آدم محافظه‌كاري نبوده‌ام و نيستم. من مي‌توانستم اين مشكل دوساله را با يك امضا و
۴۸
ساعته مي‌توانستم حل كنم ولي نكردم .نه مراعات كسي را كردم نه سياستمدارانه برخورد كردم و‌ نه حتي خواستم از اين
۲
سال استفاده كنم . چون فكر مي‌كردم كمترين هزينه‌اي است كه مي‌توان در سينما داد، خيلي‌ها كه شرايط من را نداشتند و شناخته شده نبودند در موقعيت مشابه هزينه خيلي سنگين‌تري دادند. مطمئن باشيد اگر محافظه‌كار شده بودم در اوج روزهاي كارم
۲
سال خانه‌نشين نمي‌شدم. زمان محروميتتان مصاحبه‌اي با شما انجام ‌شد كه درجواب سوال درباره ممنوع الكاري گفتيد نمي خواهيد راجع به آن مساله حرف بزنيد. بله چون دلم نمي‌خواست نان اين ماجرا را بخورم. هر روز، واقعاً هر روز از طرف رسانه هاي داخلي و خارجي زنگ مي‌زدند براي مصاحبه اما اين كار را نكردم. بعد از اين
۲
سال، الان حسرتي برايتان نمانده؟ بالاخره شمادر اوج دوران كاريتان بوديد. حسرت نه. چون باور نمي‌كنيد چقدر حال خوب از مردم گرفتم. در بازيگري هر كاري كه از دست مي‌دهي هر فيلم خوبي كه بازي نمي‌كني انگار يك پله پايين رفتي و بقيه از تو جلو مي‌زنند. من در فشار عصبي بودم. فكر مي‌كردم براي كسي هم مهم نيست. بعد دو نفر از مردم را در خيابان مي‌ديدم و حرف‌هايي مي‌شنيدم كه اصلا آب روي آتش بود و آرام مي‌شدم. به نظرت خودتان اين دو سال را خوب مديريت كرديد؟ خب زير بار فشار عصبي بودم و آدم غير‌قابل‌تحملي شده بودم. مادر و پدرم خيلي تحملم كردند. فيلمي بود كه دراين دو سال از دست بدهيد و حسرت بخوريد كه بايد اين فيلم را بازي مي‌كردم و نتوانستم؟ بله مشخصا،
۳
تا از فيلمنامه‌هايي كه به من پيشنهاد شد را خيلي دوست داشتم و هنوز حتي نديدمشان چون خيلي دلم مي سوزد. دو تايشان خيلي فيلم هاي موفقي هم شدند.
9jtd_www_campec_ir_bazigaran_2224.jpg
اسم نمي‌بريد؟ بگذاريد اسم فيلم‌ها را نگويم. برنامه‌اي براي جبران اين
۲
سال داريد؟ امسال زياد كار مي‌كنم. البته كيفيت كار هم مهم است. اما راستش يك مقدار بي‌انگيزه شده‌ام. هيچ وقت اينجوري نبوده‌ام. احساس مي‌كنم هر لحظه ممكن است زير پايت را خالي كنند. من بارها در اين بحث‌ها گفته‌ام مي‌توانيد زنداني‌ام كنيد اما نمي‌توانيد ممنوع‌الكارم كنيد چون اين يك موضوع ديگر است… شما كه نسبت به قلاده‌هاي طلا موضع مي‌گيريد و بعد پاي ۲سال محروميت كاريتان مي‌ايستيد چطور مي‌شود كه با حسين فرحبخش كار مي‌كنيد.فرحبخشي كه كارهايش به لحاظ كيفي مشخص است و حتي مواضع مخصوص خودش را دارد؟ من آقاي فرحبخش را اصلا از جنس قلاده‌ها نمي‌دانم و به لحاظ اعتقادي هم هيچ‌وقت در بلك ليست من نبودند. البته من درباره خانه سينما به ايشان نقد دارم و ابداً اين حرف‌ها را براي طرفداري از آقاي فرحبخش نگفتم. اما فيلم‌ آقاي فرحبخش سفارش‌شده نيست، مدل فيلم‌هاي خودشان است، به جايي وصل نيست. ممكن است از سليقه ي من دور باشد اما مقابل اعتقادات من نيست. مگر در سال چند فيلم مطابق سليقه من ساخته مي شود. مي دانم حضورم در اين فيلم سوال‌برانگيز است اما من به دلايل شخصي در اين فيلم بازي كردم و نه مالي، چون پول عجيبي هم نگرفته‌ام. پلان‌هايي هم كه از فيلم ديدم اصلاً بد نشده. فكر مي‌كنيد حضورتان در اين فيلم به كيفيت كار كمك مي‌كند؟ من نخواستم كيفيت فيلم را عوض كنم به نظرم اشتباه‌ترين كار بازيگر اين است كه بخواهد فيلم را عوض يا به نام خودش كند. فيلم، متعلق به كارگردان است و من بازيگر اين را پذيرفته ام كه جلوي دوربين او قرار گرفتم. اما به طور كلي فكر مي كنم بهترين فيلم آقاي فرحبخش باشد. به هر حال عجيب به نظر مي‌رسد كه بعد از اين مدت ممنوعيت، باران كوثري با چنين فيلمي به سينما برمي‌گردد. من بعد اين ممنوعيت، با «عصباني نيستم» به سينما برگشتم كه مانيفستم هست. چون برايم خيلي‌ مهم بود كه قدم اولم را محكم بردارم. گفته مي‌شد داوران جشنواره فجر جدا از جايزه نويد محمدزاده، ديپلم افتخاري هم براي شما در نظر گرفته بودند. بله. در واقع تفاوت بين اين دو فيلم باعث مي‌شود اين شبهه به وجود بيايد كه انگار گفته‌اند اين فيلم را بازي كن تا مشكل ممنوع‌الكاري‌ات حل شود. نه، اين فكر را نكنيد. اگر مي خواستند من براي حل مشكلم فيلمي بازي كنم حتماً يكي از همين فيلم هاي پرحاشيه اي بود كه خودم به آن ها معترض بودم نه فيلم فرحبخش. هيچ‌وقت در اين سال‌ها از من نخواستند فيلمي را بازي كنم تا مشكلم حل شود. اينكه تصميم گرفتيد زياد كار كنيد خوب است اما نگران كيفيت كارها نيستيد؟ خودتان هم مي‌دانيد كه اگر در جشنواره يك فيلم خوب داشته باشيد بيشتر ديده مي‌شود تا پنج فيلم متوسط . چيزي كه الان مشخص است اين است كه در حال حاضر و بعد از حواشي جشنواره سال گذشته ديگر جشنواره فجر اهميتي براي من ندارد. امسال و در جريان «عصباني نيستم» فكر كردم يعني چي؟ چقدر همه چيز بيخودي است؟ زنگ مي‌زنند كه تورا به خدا اين نامه را بنويسيد و كنار برويد. رضا درميشيان(كارگردان فيلم) كه همان اول قبول كرد، گفت؛ من كه كانديدا نيستم به كانديداها بگوييد. مي‌گفتند باور كنيد دست ما نيست. اگر دست شماي مسوول نيست پس دست كيست؟خب چرا خودمان را گول مي‌زنيم راحت بگوييد همه چيز بستگي به مقاله فلان نيوز دارد. بعد دوستي كه ادعا دارد به صنف متعهد است مي‌آيد تلويزيون و مي‌گويد «عوامل عصباني نيستم كار خاصي نكرده اند، به نفع سينما كنار رفتند». خب خودمان كه نبايد راحت اين را بپذيريم. اگر بقيه كارگردان ها پشت درميشيان نايستند كه اين چرخه هميشه ادامه پيدا مي كند. يعني هر‌سال چند تا فيلم به نفع سينما كنار گذاشته مي‌شوند و ما هم اين را قبول داريم و راضي هستيم؟ هيچ چيز به اندازه جايزه نويد دل من را نسوزاند. نويد در عصباني نيستم واقعاً بي نظير بود. ما حساسيت‌ها را درك مي‌كنيم. مي‌دانيم تهديد شده‌ايد و ميني‌بوس آورده‌اند دم در سالن اختتاميه. همه اينها واقعي است قبول. اما بهتر نيست بگوييم ما هيچ قدرتي نداريم، تا ما هم دل خوش نكنيم كه جشنواره امسال فرق مي كند؟ من منكر اتفاقات مثبت كه در ارشاد افتاده نيستم، ولي به شخصه جشنواره فجر آخرين چيزي است كه به آن فكر مي‌كنم. نمي‌گويم از گرفتن جايزه خوشحال نمي‌شوم اما حساب نمي‌كنم كه امسال در فيلم جامه‌دران نقش بازي كرده‌ام بگذارم در جشنواره ديده شود . به اين فكر مي‌كنم الان
۲۸
ساله‌ام.
۲
سال از دست داده‌ام و بايد كار كنم تا برسم به جايي كه بودم. و هنوز هم در نقش دختر تين‌ايجر و دانشجو بازي مي‌كنيد. بله اتفاقا در فيلم «اتاق دختر» هم من و پگاه(آهنگراني) نقش دو دختر دانشجو را بازي مي‌كنيم! خودمان هم به تهيه‌كننده گفتيم: «مي‌خوايد ما ديگه نقش دانشجو بازي نكنيم؟(با خنده) از سنّمون گذشته…» به‌هر‌حال شما و پگاه آهنگراني از اول در فضاي سينما بزرگ شديد اما فكر مي‌كنيد دليل اينكه بازيگر خيلي جوان كه نقش دختر دانشجوي
۲۰
ساله را در سينماي حال حاضر بازي كند، نداريم و هم‌چنان بايد براي نقش هاي مهناز افشار و هديه تهراني خواستگار بيايد چيست؟! به نظرم كاملا به تهيه‌كننده مربوط مي‌شود؛ تهيه‌كننده‌هايي كه پول دارند، كسي هم كه سرمايه مي‌آورد نمي‌خواهد ريسك كند، مي‌خواهد سرمايه‌اش برگردد. به خود من نقش‌هايي پيشنهاد شده كه گفته‌ام سنم‌ براي نقش زياد است و كارگردان هم موافق بوده اما‌ تهيه‌كننده نگران سرمايه‌اش بود. وقتي كه نقش از طرف تماشاچي پذيرفته نشود، در اولين قدم بازيگر نابود مي‌شود. در «عصباني نيستم» هم من هم نويد(محمدزاده) نگران اين مساله بوديم. اما فضا به شكلي بود كه رضادرميشيان(كارگردان) ترجيح مي‌داد ما بازي كنيم. به شخصه اين ريسك را نمي‌كنم مگر اين كه‌ به نقش نزديك شوم يا نقش به من. البته الان بين جوان‌ها نسل خوبي داريم؛ نازنين بياتي، ندا جبرئيلي…. اما تهيه‌كننده باز مي‌رود سراغ باران كوثري براي نقش هاي
۲۰
ساله…تازه سن بعضي جوان ها را بالا هم مي برند، مثلا بابك حميديان هم در فيلم پور‌احمد خيلي غير قابل باور بود چون واقعا هم مخاطب باور نمي‌كند كه حميديان نقش پيرمرد
۷۰
ساله را بازي كند. يا حامد بهداد در شبانه‌روز. به هر حال ورودي بازيگران جوان كمتراز هميشه است كلاً هم نقش براي بازيگران جوان نوشته نمي‌شود. ما فيلم به اصلاح تين‌ايجري نداريم. بله موافقم الان موج فيلم‌هاي آپارتماني و زندگي زناشويي است كه هم كم هزينه‌تر است هم خوب مي‌فروشد. در همين جشنواره اخير بالاي
۱۰
فيلم داشتيم كه دوربين از حياط خانه بيرون نرفت . مثل «برف»، «ملبورن»، «خانه پدري» و…. انگار كارگردان‌ها به دلايل مختلف ترجيح مي‌دهند وارد اجتماع نشوند تا مجبور نشوند يك‌سري چيز‌ها را نشان بدهند. البته استثناهايي مثل «قصه‌ها» و «عصباني نيستم» هم وجود دارد كه در بطن جامعه اتفاق مي‌افتند. دقيقا. يك دليلي كه من فيلمنامه جامه‌دران را خيلي دوست داشتم همين بود. وقتي فيلمنامه جامه دران را خواندم گفتم يادش به خير ما يك زماني قصه هم داشتيم! سال‌هاست فيلم‌هاي اين طوري كه خط قصه غليظ باشد نداريم. شايد يكي از دلايل محبوبيت سريال‌هاي ترك همين است. بله چون قصه دارد . مي‌دانيد در بازيگري هم تاثير دارد مثلا يك لحن مونوتن يخي مد مي‌شود و كوچك‌ترين بازي برون‌گرايي شببيه اغراق مي‌شود و ديگر به بازي‌هاي غليظ‌تر عادت نداريم. دراين ۲سالي كه ممنوع‌الكار بوديد چه كار مي‌كرديد؟ پربارترين دوران كاري‌ام بود. با محمد رضايي‌راد كه استاد تئاتر است و سيما مبارك‌شاهي‌، ميلاد رحيمي‌، محسن قرايي و افشين هاشمي گروه تئاتري راه انداختيم به اسم گروه تئاتر خانه. به آدم‌هاي مختلف زنگ مي‌زديم و به خانه‌هايشان مي‌رفتيم و براي هر چند نفري كه جمع مي‌شدند اجرا مي‌كرديم. انگار بركت اين ممنوع‌الكاري هم به همين بود و‌گرنه هيچ‌وقت چنين اتفاقي نمي‌افتاد كه محمد رضايي راد با من كار كند! باور كنيد ۳-۴تا متن اساسي اجرا كرديم كه مناسب سالن‌هاي بزرگي مثل تالار وحدت بود اما ما با امكانات محدود به تئاتر خانگي تبديلش كرديم. استقبال هم شد؟ خيلي زياد. در نوع خودش با استقبال خوبي هم همراه بود. بيشترين اجرا
۸۰ نفر تماشاگر داشت. آدم‌هاي زيادي مثل آقاي فرمان‌آرا اجراها را پيگيري مي‌كردند. آخرين متن را هم
۶ماه تمرين كرديم. متن‌ها هم نوشته‌هاي خود آقاي رضايي‌راد بود. براي مجوز با مشكلي مواجه نشديد؟ نه چون بليت فروشي نمي‌كرديم و تا وقتي بليت فروخته نشود مشكلي پيش نمي‌آيد. شما فيلم هم مي‌بينيد؟ بله خيلي زياد. شب‌ها تا صبح بيدارم و چون خوابم نمي‌برد فيلم مي‌بينم. يا شايد چون فيلم مي‌بينم خوابم نمي‌برد(مي‌خندد). آخرين فيلمي كه ديديد، چه بود؟ نبراسكا. سريال هم مي‌بينيد؟ نه در ديدن سريال بي‌ظرفيتم. مثلا سريال ۲۴زندگي من را مختل كرده بود. سفر بودم و همه را كلافه كردم. ولي ميني سريال مي‌بينم. فكر مي‌كنيد سينماي جهان چه تغييري كرده از دهه
۸۰و سينماي كلاسيك به بعد؟ فكر مي‌كنم يك بخشي از سينما به سمت سادگي مي‌رود و من اين را ترجيح مي‌دهم. بين «جاذبه» و «همه چيز از دست رفته» ترجيح من دومي است .
۱۰دقيقه اول گرويتي(جاذبه) بيچاره شدم كه اين فيلم را چطور ساخته‌اند، اما بعدش تمام شد. البته اين فيلم‌هاي ساده‌ در اسكار ناديده گرفته مي‌شوند. بازي‌ها چطور است؟ مثلا همين رابرت ردفورد يا جودي دنچ. اين بازي كه در اين سن مي‌كنند عجيب است. آنها براي بازيگر در ۸۰سالگي هم نقش مي‌نويسند. خود ما شور‌و‌هيجاني كه در ۲۰سالگي داشتيم را الان نداريم، چه برسد به ۸۰سالگي. بازيگر مورد علاقه تان كيست؟ قطعاً مريل استريپ. در ايران كه اصلا چنين نقش‌هايي نوشته نمي‌شود. فكر مي‌كنند اگر نقش يك‌ را براي پيرمرد بنويسند استقبال نمي‌شود. اگر هم بنويسند نقش ۳و ۴و پدر‌بزرگ نصيحتگر و از اين قبيل نقش‌هاست. اگر نقش يك هم بنويسند ترجيح مي‌دهند از جوان‌تر‌ها استفاده كنند. شايد فكرمي‌كنند كار با آنها راحت‌تر است. مطالعه هم مي‌كنيد؟ خيلي رمان مي‌خوانم. ادبيات روس مورد علاقه من است. گاهي ترجيح مي‌دهم كتاب‌هاي تكراري بخوانم. بعضي كتاب ها را بايد سالي يك بار بخوانم. درباره فيلم هم همينطوري هستم. بعضي فيلم ها را هر چند وقت يك بار مي بينم. هيچ‌وقت وسوسه بازي كردن در هاليوود را نداشته‌ايد. با توجه به محروميت‌هاي اين چند وقت و اينكه آنها دختر شرقي مي‌خواهند؟ نه. من هيچ وقت وسوسه نشده‌ام. ترجيح مي‌دهم نفر دهم اينجا باشم تا نفر پانصدم آنجا.من خيلي فكر كردم بازيگري را رها كنم و بروم آنجا و درسي كه دوست دارم را بخوانم و ادامه بدهم. اما بازيگري آدم را پاگير مي‌كند. از شهرت نمي‌شود دل كند.من مثل كساني نيستم كه انكار مي‌كنند. شهرت خيلي لذت‌بخش است. شما هيچ وقت احساس تنهايي نمي‌كني كافي است بروي داخل يك مغازه و بگويي مشكلي برام پيش آمده. انرژي خوبي از مردم مي‌گيري فضاي كاري‌ات جذاب است. ار لحاظ اقتصادي هم وضعمان بهتر از بقيه است. البته مشكلات كه همه دارند. شهرت دردسر هم دارد. مثلا اگر چيزي بسازي، آنقدر مورد توجه قرار مي‌گيرد كه مجبوري بازتاب‌هاي مختلف را پاسخگو باشي. بله قطعا.به نظرم اگر كسي بخواهد به همين راحتي ضربه بخورد نجاري هم نبايد بكند. سر كليپي كه براي همايون شجريان ساختيد حمله خيلي سنگين بود. توقعش را نداشتيد، نه!؟ ببينيد من ديگر شوكه نمي‌شو‌م. آره شايد يك سري از كامنت ها و نظراتي كه خواندم غافلگيرم كرد اما اينكه اين موج، از صفحه روزنامه […] بلند شود كاملا طبيعي است. من راجع آنها يك چيزي مي‌گويم و قاعدتا آنها هم پاسخ مي‌دهند. ولي بعضي اسامي را مي‌ديدم كه كامنت‌هاي خيلي عجيبي گذاشته بودند، مثلا :«فكر كرده چون مادر و پدرش فلاني هستن ميتونه هر كاري بكنه!» اولا چه ربطي به مادر و پدر من دارد. بعد هم مگر شما براي ديدن اين كليپ پول داده‌ايد؟ رفته‌ايد سينما؟ اين كليپ براي يك مراسمي ساخته شده بود كه دزديدند و در پي ام سي پخش شد. ببخشيد وقتتان گرفته شد، كانال را عوض مي‌كرديد! فضا به شكلي شده كه همه منفعل و گوشه‌گير شده‌اند وهيچكس هيچ كاري نمي‌كند جز انتقاد و قضاوت‌كردن ديگران. البته طرف صحبت من عده‌اي هستند كه توهين مي‌كنند وگرنه هر‌كسي حق دارد يك اثر را نقد كند. اما حرف‌هايي از اين دست كه «اين فكر كرده همه كار مي‌تواند بكند» آره من فكر كرده‌ام همه كار مي‌توانم بكنم و هر كاري بخواهم و دوست داشته باشم مي‌كنم‌. هر كاري شرايطش را داشته باشم. حالا مي‌خواهيد به حساب مادر و پدرم بگذاريد يا بگوييد بچه پررو است يا اصلا همايون شجريان و تهمورس پورناظري را مي‌شناختم، دلشان خواسته من اين كار را برايشان بكنم. به حساب هر چه مي‌خواهيد بگذاريد. دنيا جوري است كه من مي‌توانم بسازم توهم مي‌تواني بساز. الان عصبي شده‌ايد و با هيجان صحبت مي‌كنيد كه به نظر مي‌رسد به شدت شبيه رخشان بني‌اعتماد است. درست همان لحن، همان حركات و حتي شبيه همان جملات! (مي‌خندد) اين كليپ در دو ساعت ساخته شده و اشتباه كردند اسم كارگردان را آوردند كه اين موج راه افتاد و‌گرنه اين‌جوري نمي‌شد. يعني شما كارگردان اين كليپ نبوديد؟ كارگردان يعني چي؟ ما يك تصميم دست‌جمعي گرفتيم و نشستيم ساختيم . حالا اصلا چيزي نيست كه پاي آن نايستم. سرم را بالا مي‌گيرم كه دو ساعته اين كليپ را ساخته‌ام .الان فضايي درست شده كه خيلي راحت به هم انگ مي‌زنيم. يعني انگار هر‌كسي دارد كار انجام مي‌دهد يا اطلاعاتي است يا نان اسم پدر و مادرش را مي‌خورد يا بچه پولدار است يا با رابطه آمده بالا. شايد به گسترش شبكه‌هاي اجتماعي مربوط باشد. الان خيلي راحت درفيس‌بو‌ك و اينستاگرام كامنت مي‌گذارند. ممكن است قبلا هم اين قضاوت‌ها بود اما در جمع‌هاي خودماني، ولي الان نمود بيروني دارد. مرسي كه گفتيد. توضيح خوبي بود. براي همين مي‌گويم جدي نگيريد. طبيعي است هر‌كسي هر پستي مي‌بيند دلش مي‌خواهد نظر بدهد. البته خودتان هم جدي گرفتيد كه در اينستاگرام توضيح داديد! من هيچ‌كجا هيچ توضيحي ندادم. بعد از اينكه اين موج راه افتاد فيسبوكم را هم بستم تا نگويند فلان پست را گذاشت پس منظورش اين بود. هيچ‌وقت هم اينستاگرام نداشتم. يك باران كوثري هست كه من نيستم. دليلي براي توضيح نديدم. به نظرم طبيعي است كه مردم بخواهند نظر بدهند. ببينيد تعداد زيادي از اين نظرات منفي به اين دليل بود كه مردم انتظار بيشتري از باران كوثري داشتند و فكر نمي‌كنم توقع بيجايي باشد؟ بله و اين خيلي مثبت است. من نقدي را كه حرفه‌اي بود قبول كردم اما در واقع قصد ساختن كليپ را نداشتم. من اگر قرار بود كليپ بسازم اينجوري نمي‌ساختم. نه كه اين بد است اما همانطور كه قبلا هم گفتم براي يك برنامه خاص و يك بار نمايش ساخته شد. نه اينكه در ماهواره پخش شود. ايده اصلي همين بود. البته نه به اين شكل. ايده ديگري بودكه بعد اين ماجراها به گل نشست. ما ساعت يك شب شروع كرديم به فيلمبرداري ۳شب تمام شد، ۶صبح هم كار را فرستاديم براي اديت. همه اين افراد براي اولين‌بار است كه در يك اتاق تنها مي‌نشينند و «چرا رفتي» را گوش مي‌دهند وهر‌كدام عكس‌العمل خودشان را دارند. شما نقد‌هايي كه به كليپ شد را خوانديد؟ نه. مي‌دانيد درست مثل اين است كه الان با گوشي موبايل يك فيلمي بگيريم بعد منتشر بشود به اسم فيلم كوتاه سيامك رحماني. شما مي رويد توضيح بدهيد؟ نه. چون اصلا فيلم كوتاه شما نيست. مساله ديگر اين بود كه نقدهاي اصولي نشده بود. مثلا يكي از دوستاني كه نام نمي‌برم گفته بود:« اين كليپ به من ضربه زد من تا آخر عمر هر بار اين آهنگ را گوش بدهم قيافه اينها جلو چشمم هست چه كسي پاسخگو است؟» (بلند بلند مي‌خندد)اي بابا چه پاسخي؟يعني آنقدر حساسيد واقعا؟ انگار يك جو كاذبي به وجود آمده كه راجع هر چيزي بايد قضاوت كنيم. از مذاكره در ژنو تا سرباز گروگان‌گرفته شده يا حتي مسي. همه آمادگي دارند واكنش شديد نشان بدهند. دقيقا. برخي از سايت‌ها در‌اين‌باره مقصرند كه نوعي بي‌ادبي و فحاشي راه انداختند. هر سال فيلم‌هاي جشنواره نقد مي‌شوند اما امسال بي‌ادبي و بي‌حرمتي باب شد كه خيلي بد است. مثلا مي‌گفتند فلاني چرا فكر كرده كارگردان مهمي است؟ خوب اگر نيست چرا مي‌گويي؟ اصلا اين چه طرز نقد‌ كردن است؟ جريان كليپ هم همين است. من حداقل از اطرافيان توقع داشتم ادبيات نقد داشته باشند. ايرادي ندارد من را نقد كنيد و بگو‌ييد چرا در كاري كه تخصص نداري وارد شدي، اما اين ركيك‌گويي‌ها و فحاشي‌ها قابل‌درك نيست. البته قبل از آن روزنامه، آقاي رحمانيان گفتند اين كليپ مناسب مراسم نبود. خيلي از افرادي كه من را مي‌شناختند گفتند مناسب بود، اما به نظر آقاي رحمانيان نبوده و حتماً دليلي داشتند كه ترجيح دادند همان لحظه روي سن آن را بگويند. البته يكي از دلايل ساخت كليپ، شنيده‌شدن يك موزيك است كه اين كليپ همين كار را كرد. در حدي كه تقريبا همه شنيدند. هيچ‌كدام از ترك‌هاي آلبوم با چنين استقبالي همراه نبود. اين كار همايون و تهمورس و شعر خانم بهبهاني آنقدر ويژه هست كه با هر تصوير ديگري همين اندازه شنيده مي‌شد. بعد از اين ماجرا وسوسه نشديد بازهم كليپ بسازيد؟ نه من هيچ وقت وسوسه كليپ‌سازي نداشتم ولي وسوسه كارگرداني را هميشه دارم. موافقيد بحث كليپ را تمام كنيم و دوباره وارد سينما بشويم محروميت شما همزمان بود با كم‌كاري خانم بني‌اعتماد درست است؟ بله مامان «قصه‌ها» را ساخته بودند و به توصيه آقاي شمقدري گذاشته بودند توي كمد! البته هنوز هم در كمد است و خبري از اكران نيست. مي‌دانيد، بگويند حل نمي‌شود خيلي بهتر است تا «ايشالا حل مي‌شود» اين به نظرم بدترين جمله ممكن است. ما توقع نداريم به يك بارهمه مسايل حل شود. خود من هميشه مي‌گفتم صبر كنيد. اما «قصه‌ها» فيلم اجتماعي است و ابدا تند‌رويي نكرده. درباره «عصباني نيستم» هم بايد بگويم خيلي خوشحالم كه ديده شد اما شما در قبال فيلمي كه در جشنواره نمايش مي‌دهيد مسوول هستيد. ما بعد از آن همه سانسور و نامه و كناره‌گيري،‌ توقع حمايت داريم. جلسه با نماينده مجلس داشتيم و فيلم را ديديم. گفتند بله شيطنت‌هايي دارد. شما بي‌تحقيق فيلم را ساخته‌ايد؛ دانشجويان ستاره‌دار معمولا مشكل منكراتي داشتند و عده‌اي هم كه سياسي بودند زندانند. گفتيم آقاي نماينده به تعداد دانشجويان ستاره‌دار دانشجوي ستاره‌دار وجود دارد. ما بيشتر از ۳۰۰نفر از اين دانشجوها داريم بعد شما مي‌گوييد ما تحقيق نكرده‌ايم باشد حق با شماست. ولي ما هر چند تا دانشجوي ستاره دار با اين مشخصات بخواهيد پيشتان مي آوريم. شايد كمكي هم بهشان كرديد. جلسه تمام شد و فكر كرديم مساله حل شده .ولي فرداي همان روز آقاي نماينده مصاحبه‌ تندي كردند. فكر مي‌كنيد دولت جديد در حوزه اجتماعي و هنري روند مثبتي داشته يا نه؟ نمي‌شود به خاطر دو فيلمي كه نام بردم منكر اتفاقات مثبت دولت جديد شد. اميدوار آرام‌آرام اتفاقات خوبي بيفتد. ما كاملا درك مي‌كنيم كه مشكلات زيادي هست. متاسفانه در سال هاي اخير چاه ويلي كنده شده كه پر كردنش زمان مي‌برد. و طبيعتا‌ بهبود وضعيت اقتصادي مردم دراولويت است. اما وقتي در زمينه فرهنگ و هنر آقاي روحاني از شجريان نام مي‌برد بايد درباره مسائل فرهنگي جدي‌تر باشند، نه اينكه اطرافيان دولت بگويند صبر كنيد مسايل به نوبت حل مي‌شود. يا اگر فيلم‌‌هايي مثل «عصباني نيستم» و «قصه‌ها» در جشنواره نمايش داده مي‌شود يعني قرار است اتفاقات خوبي بيفتد؛ پس چرا بايد از ترس يك‌سري نيرو‌هاي خودسر از جايزه‌هايمان بگذريم؟ چطور به نويد محمد‌زاده كه بازي‌اش در «عصباني نيستم» بي‌نقص بود و يك لحظه بازي از دستش نمي‌رفت بگوييم دارند مذاكره مي‌كنند نمي‌توانيم جايزه‌ا‌ت را بدهيم. آخر چه ربطي دارد؟ اين بازي آنقدر تر و تميز است كه به نظرم بحث سليقه نيست. كه حتي گفتيم باشد شما جايزه نويد را بدهيد هيچ كداممان اختتاميه نمي‌آييم. اينها ديگر مسايل كلي نيست كه بگويند صبر كنيد. در عبور از غبار اصغر فرهادي نقش مهمي بازي كرديد. چرا اين همكاري ادامه پيدا نكرد؟ البته دايره زنگي هم بود. اما متاسفانه سر فيلم درباره الي پيشنهاد شد ولي با يك گروه تئاتر بايد به سفر مي رفتم و براي همين نتوانستيم همكاري كنيم. فقط يك آدم تئاتري مي‌تواند چنين كاري كند…. نه در آن ماجرا تعهدي كه به گروه داشتم مهم‌تر بود .اما در واقع تئاتر برايم خيلي مهم است و حتي پيش آمده كه براي اجرايي كه در تهران داشتم سر فيلمي نرفتم. اما خب خود تئاتر هم مهم است. چرا تئاتر اينقدر برايتان جذابيت دارد؟ براي من تئاترخيلي با سينما متفاوت است و جذابيت‌هاي مخصوص خودش را دارد ، روند تمرين كه از اجرا هم لذت‌بخش‌تر است. مديوم تلويزيون هم برايتان جذابيت دارد؟ بله تلويزيون هم جذاب است. صاحبدلان يكي از بهترين نقش‌هاي من بود. در يكي از همان جلسات معروف به من گفتند: «تلويزيون به شما فرصت ديده شدن داد و شما ناسپاسي كرديد» در صورتي كه فرصتي كه تلويزيون به من داد در سال به
۵
هزار نفر ديگر هم مي‌دهد. به نظرم بيشتر منت آن گروه و سريال به گردن تلويزيون است كه هنوز هم در ماه رمضان باز پخش دارد. صاحبدلان نقشي بود كه شما خودتان را به عنوان باران كوثري بازيگر نقش اول ثابت كرديد. سريال صاحبدلان وقتي به من پيشنهاد شد كه «خون‌بازي» تمام شده بود و منتظر اتفاقات خوب بعدي بودم. كاملا مطمئن بودم كه نبايد سريال بازي كنم. من خيلي وقت‌ها با حامد بهداد مشورت مي‌كنم و در اين مسايل قبولش دارم. حامد گفت تو نبايد بعد «خون‌بازي» سريال بازي كني، ولي اين از آن اشتباهاتي است كه بايد انجام بدهي و همين حرف باعث شد من صاحبدلان را بازي كنم. اگر پيشنهادي در تلويزيون داشته باشيد بازي مي‌كنيد؟ اتفاقا چند روز پيش گروهي با من تماس گرفت كه واسطه همكاريشان با يكي از دوستان باشم. بعد پرسيدند خودتان چي؟ خنده‌ام گرفته بود مثل كساني كه خواستگاري مي‌روند و آمار خواهر كوچكتر را هم در مي‌آورند! يك نفر بين بازيگرانشان بود كه ترجيح مي‌دادم همكاري نكنم. اين گروه‌بندي‌هاي متعارف چقدر در انتخاب بازيگران موثر است؟ من اصطلاح مافيا را قبول ندارم. اين گروه‌بندي‌ها در همه جاي دنيا وجود دارد و اصلا هم بد نيست. مثلا اگر سر كاري بروم و قرار باشد همبازي‌ام را انتخاب كن قطعا حامد بهداد را انتخاب مي‌كنم. طبيعي است با آدم‌هايي كار مي‌كني كه راحت‌تر هستي. به عنوان سوال آخر. دختر جهانگير كوثري فوتبال را پيگيري مي‌كند؟ بله من استقلالي هستم البته نه صرفا به خاطر پدرم. دوستاني دارم كه استقلالي هستند و دور هم جمع مي‌شويم فوتبال مي‌بينيم و خوش مي‌گذرانيم. فوتبال‌هاي خارجي هم صرفا جهت دور‌همي دوستانه تماشا مي‌كنم. و ازخيلي وقت پيش طرفدار بارسلونا بودم
ويديوهاي مرتبط:

باران كوثري


تصادف باران كوثري


باران كوثري و همسرش


باران كوثري فيلمها


عكس باران كوثري


باران كوثري و نويد محمد زاده


باران كوثري ليلا اوتادي


عكس باران كوثري در اينستاگرام


باران كوثري اينستاگرام


برچسب: باران كوثري، باران كوثري و نويد محمدزاده، باران كوثري اينستاگرام، باران كوثري ليلا اوتادي، باران كوثري ممنوع التصوير شد، باران كوثري ازدواج، باران كوثري در آزادي، باران كوثري و حامد بهداد، باران كوثري در ورزشگاه ازادي، باران كوثري و همسرش، باران كوثري بي حجاب، باران كوثري music feature audio، باران كوثري ازدواج، باران كوثري وهمسرش، باران كوثري بازيگران، باران كوثري تصادف، باران كوثري بيوگرافي، باران كوثري رضا رشيدپور، باران كوثري با پا،
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۰ تير ۱۳۹۶ساعت: ۰۱:۳۱:۰۸ توسط:shabakema موضوع:

{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :